گزارشی ناتمام+فیلم
مرز مهران در اربعین حسینی مکتبی فرهنگی برای دستیابی به ارزش های والای انسانی با بهره گیری از ظرفیت زائران دلداده ای است که سیره اهل بیت «ع» را سرمشق زندگی خود قرار داده و مشق عشق می کنند.
به گزارش شکرستان،پنج شنبه ۲۵ مرداد ماه حوالی ساعت ۲۱ شب بود که برای گرفتن گزارشی از وضعیت پارکینگ ها به وردی شهر مهران مراجعه کردیم .
در طول مسیر شاهد خلق صحنه هایی بسیار زیبا به کارگردانی زوار ابا عبدالله الحسین «ع» و خدمت رسانی خادمان حسینی بودیم که چشمها را برای باران اشک های داغ دلدادگی نوازش می کرد.
همانطور که می دانیم ،سالهاست که مرز مهران در ایام اربعین حسینی، شاهد حضور اقشار مختلف مردم از سراسر کشور با لهجه ها و فرهنگ های متفاوت است که طرفدارانش هنر خلق صحنه هایی دیدنی و اثر گذار را برای ثبت در لنز دوربین های جهانیان دارند.
معبر امنی که به لطف رزمندگان هشت سال دفاع مقدس امروزه یکی از امن ترین گذرگاه های کشور است که با نفس های اربعینی زوار ابا عبدالله الحسین«ع» معطر به یاحسین های بلند شده و سراسر بوی معنویت گرفته است.
مردم مهمان نواز ایلامی نیز خاک پای این عاشقان اهل بیت «ع» را برای رسیدن به دیار یار توتیای چشم کرده و برای خدمت رسانی به آنها با ذکر لبیک یا حسین به میدان آمده اند.
اما در میان دوستداران اهل بیت علیهم السلام ،عاشقانی هستند که شرایط خاص جسمی شان مانع از پذیرفتن سختی راه و گرمای هوا برای رسیدن به ضریح شش گوشه نمی شود و با پای دل به میدان اربعین آمده اند.
خبرنگاران ایلامی در ایام اربعین ،تقریباً هر روز شاهد شور و اشتیاق زائرانی هستند که توانایی راه رفتن ندارند اما با اراده ای مصمم و هدفی والا که به زیارت ختم می شود با ویلچر راهی این مسیر می شوند تا احساسی که آکنده از آرامشی معنویست را مهمان قلب های سراسر آکنده از نور و روشنائیشان کنند.
برای ثبت گزارش مذکور در مسیر قرار گرفتیم.ترافیک تقریباً سبکی در جریان بود اما با توجه به اینکه ورودی شهر مهران محلی برای دسته بندی خودروها و راهنمایی رانندگان به سمت پارکینگ اربعین و دیگر پارکینگ هاست، این ترافیک دور از انتظار نبود.
در این بین یک خودرو سواری پراید که دو ویلچر را بر سقف خود حمل می کرد توجه ام را به خود معطوف داشت.
با خود فکر کردم مگر چند نفر بر این خودرو سوار هستند که دو نفر از آنها نیاز به ویلچر دارد !؟ کنجکاو شدم. ماشینم را کنار ماشین آنها رساندم.آری درست حدس زده بودم ،چهار نفر بزرگسال و یک کودک تقریبا چهار ساله مسافران کربلا بودند. با خود حساب کردم؛ حتماً ۲ نفر سوار بر ویلچر هستند و آن دو نفر دیگر نیز باید رانندگان ویلچرها باشند.
به به چه ترکیب زیبایی. چه خانواده یا دوستان بامحبتی هستند این زائران به یاد ماندنی. تصمیم گرفتم هر طور شده با آنها صحبتی داشته باشم تا از انگیزه شان برای رفتن به این زیارت عاشقانه برایمان سخن بگویند.
بنابراین به سرعت ماشینم را پشت سر آنها به حرکت درآوردم تا شاید در محل توقف آنها هم خدا قوتی گفته باشم و هم اگر شد گزارشی تهیه کنم.
نمیدانم آن دو نفر جانباز جنگ بودند یا مشکل جسمی داشتند و یا کهن سال، اما خوب میدانستم که همه ی آنها عاشق بودند که سختی راه، را به جان خریده اند تا در مکه ی عشق مأوا گزینند.
به راهم ادامه دادم. کم کم سواری ارزان قیمت مورد نظرم ،خودش را به لاین سمت راست جاده که ماشین ها با شتاب بیشتری در حال حرکت بودند، کشاند. ما هم چراغ راهنما زدیم و کم کم به سمت مسیر آنها به راهمان ادامه دادیم.
ابتدا با خود فکر کردم که می خواهند جایی پارک کنند اما متوجه شدم که همچنان به مسیر خود ادامه دادند.
پلیس های راهور ماشین ها را به سمت مسیر درست هدایت می کردند اما چون جاده کمی تاریک و ترافیک کم کم رو به سنگینی می رفت برخی از رانندگان متوجه نیوجرسی ها و انسداد جاده نمی شدند.
رانندهٔ ماشین مورد نظر ما نیز انگار ناآشنا به جاده بود،چرا که در مسیر کمربندی به سمت دهلران قرار گرفت، وقتی متوجه شد به آرامی توقف و ماشین در کنار جاده آرام گرفت.
در آن حین متوجه شدم تعداد زیادی از رانندگان بخاطر همین مشکل در کنار جاده توقف کرده و مسیرشان را گم کرده اند.
رانندگان از ماشین پیاده شده و کنجکاو مسیر می شدند، دو نیروی پلیس راهور آنجا حضور داشتند که فارس زبان و کمتر به مسیر آشنا بودند.انگار از دیگر استانهای کشور برای خدمت به زوار آمده بودند.
ما هم از ماشین پیاده شدیم تا به خودرو پلاک« ۹۱ »که همان خودروی حامل سوژه های مورد نظرمان بود برسیم، راننده سوار شد،مجالی برای سخن گفتن نبود به سرعت از روگذر کمربندی عبور کرد تا مجدداً با عبور از دوربرگردان در مسیر ورودی مهران قرار گیرد.
اکثر خودروهایی که در کنار جاده توقف کرده بودند نیز همین مشکل را داشتند.رانندگان مجبور می شدند مجدداً تا دور برگردان بروند و سپس در مسیر اول خود یعنی همان ورودی شهر مهران قرار بگیرند.
انگار برخی از خودروها که رانندگانی ناآشنا به جاده داشتند در یک سیکل چرخشی گیر افتاده بودند و همین مورد باعث به وجود آمدن ترافیک شده بود ،چرا که این خودروها مجدداً مجبور میشدند در مسیر اولیه خود قرار گیرند آنهم در زمانی که لحظه به لحظه بر موج تردد زائران و خودروهای سواری افزوده می شد.
لذا بر آن شدیم علیرغم علاقه به گرفتن گزارشی از این خانواده و شنیدن اهداف آنها از سفر به کربلا ،با فرماندار مهران و رئیس پلیس راهور استان ،جهت رفع مشکل این زائران ناآشنا به جاده تماس حاصل کرده و پیگیر این موضوع مهم شدیم.
سپس در همان مکان مستقر شدیم تا ببینیم آیا مشکل حل خواهد شد؟ پس از لحظاتی ۲ ماشین پلیس راه که حامل تعدادی نیرو بود، به آنجا رسیدند و به سرعت جهت رفع مشکل و هدایت رانندگان ساماندهی شدند.
ما هم که سوژه خبری خود را از دست داده و گزارشمان ناتمام مانده بود ،خوشحال از نتیجه ی کارمان برای رفع مشکل تردد زوار ابا عبدالله «ع» ، به قرارگاه رسانه ای اربعین در شهر مهران بازگشتیم تا منتظر سوژه های مردمی دیگری بمانیم ، چرا که کم نیستند عاشقان حسین«ع» که شرایط خاص جسمی شان مانع از رفتنشان به مهمانی اهل بیت «ع» نمی شود.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0