فریادی در سکوت

✍ شکرستان_سمیه محمدی

 

امروز در مراسم ختمی شرکت کردم که خبر از قصور پزشکی و عدم حس مسئولیت پذیری در استان ایلام می‌داد. این مراسم مختص خانم جوانی بود که بدون بیماری زمینه ای در بیمارستان رازی ایلام بر اثر “سکته” پس از دو روز در سایه بی توجهی جان باخت.

بیمارستان ترسناکی که بارها در خصوص قصورها و کمبود امکاناتش انتقاداتی از سمت رسانه ها منتشر شده است اما متأسفانه با بی توجهی مسئولان این انتقادات نادیده گرفته شده و راه به جایی نبرده است.

اخبار منتشر شده از این حادثه ناگوار و بی توجهی به صدای بیماران و خانواده هایشان قطعاً نظام سلامت استان را زیر سوال خواهد برد، چرا که انعکاس این اخبار در فضای مجازی با واکنش های متعدد مردم روبرو شده است.

در این مراسم ختم، خبرنگاری مطالبه گر که صاحب عزا بود، در اوج غم و اندوه به دنبال عنوان کردن حق و حقیقت بود، اما آیا صدای حق خواهی و مطالبه گری او در جامعه ای که مسئولانش ترجیح می دهند حقیقت را نشنود به جایی خواهد رسید؟ آیا التیامی برای قلب های شکسته خانواده این بیماران وجود دارد؟

چقدر مظلوم و بی‌پناه به نظر می‌رسید. چقدر این اتفاق غم انگیز بود.چقدر از شنیدن حرف های خانواده معزا متأثر شدیم. این در حالی است که برخی مسئولان استانی شکایت کردن را به عنوان نسخه‌ای شفا بخش برای حل اندوهشان تجویز کرده اند! اما باید گفت این دسته از مسئولان می خواهند از زیر بار مسئولیت خود شانه خالی کنند.

بیمارستان رازی، به عنوان یکی از مراکز درمانی مهم استان، باید مکانی برای نجات جان انسان‌ها باشد، اما متأسفانه از ابتدای افتتاح این بیمارستان تاکنون شاهد اخبار ناکارآمدی‌ در این بیمارستان بوده‌ایم که منجر به بروز حوادث ناگوار شده است.

کمبود تجهیزات، عدم توجه به نیازهای بیماران و بی‌توجهی کادر درمان به وظایف خود، همگی عواملی هستند که نه تنها اعتماد مردم را سلب می کنند بلکه جان انسان‌ها را نیز به خطر می اندازند.

در شرایطی که بیماران با امید به بهبودی وارد این بیمارستان می‌شوند با ناامیدی و درد برمی‌گردند. آیا این وضعیت نشان‌دهنده عدم حس مسئولیت‌پذیری نیست؟ مردم این استان برای نجات جان بیمارانشان به کجا پناه ببرند؟ چه کسی پاسخگوست؟

در جامعه‌ای که با مشکلات عدیده ای سر و کار دارد و راه حل خروج از مشکلات شکایت کردن است، باید از چند نفر شکایت کرد؟ باید چند مسئول و چند دستگاه اجرایی را زیر سوال برد ؟ آیا باید از کادر درمان، مدیران بیمارستان یا مسئولان وزارت بهداشت شکایت شود؟ چند خانواده باید شاکی شوند؟

راستی چند درصد این شکایت ها به نتیجه مطلوب خواهد رسید؟ باید از خودمان بپرسیم آیا راهکار مناسب شکایت کردن است؟ چرا در برابر این نواقص سکوت کرده‌ایم و اجازه داده‌ایم که زندگی انسان‌ها قربانی بی‌توجهی‌ها شود؟ آیا نباید در سایه ی سکوت برخی مسئولان ، رسانه ها درد مردم را فریاد بزنند و برای حل مشکلات بیماران استان ایلام از وزارت بهداشت استمداد بطلبند؟

این داستان تلخ تنها یک مورد از ده ها مورد مشابه است که ممکن است دربیمارستان‌هایی با کمبود تجهیزات و عدم حس مسئولیت پذیری کادر بیمارستان اتفاق بیفتد، لذا نیاز است که ما صدای بیماران و خانواده هایشان باشیم و با جدیت و آگاهی به دنبال تغییرات اساسی در نظام درمانی استان باشیم.

در پایان باید گفت؛ تا زمانی که مسئولیت‌پذیری و پاسخگویی در اولویت قرار نگیرند، همچنان شاهد چنین اتفاقات تلخی خواهیم بود.